لغات و واژگان جدید
روزگار یابم: زنده بمانم
بدو گِرَوَم: به او بپیوندم
عزَّوجل: عزیز و بزرگوار
زینهار: آگاه و هوشیار باشید
حکما: جمع حکیم؛ دانشمندان
علما: جمع عالِم
دریغ نداشتی: کم نگذاشتی
وصیت: سفارش
پارسا: پرهیزکار
هلاک: نابود
دروغزن: دروغگو
ارچه: اگرچه
عیب مکنید: عیبجویی نکنید
خوی: اخلاق، عادت
عیب خود نابینا شد: عیب خود را نبیند
عطا: بخشش
بندگران: زنجیر سنگین
بدخو: بدرفتار
نیکوخو: خوشرفتار
ستوده: ستایش شده
زاد: سن و سال
حرمت: احترام
نکات قابل توجه درس هفدهم
برادران را وصیت کرد: در اینجا را به معنی به است. به برادران وصیت کرد.
کُتُب: جمع کتاب حکما: جمع حکیم علما: جمع عالِم
ستارهی روشن ما بودی: منظور از ستارهی روشن، پیامبر)ص( میباشد.
ما را یادگاری ده از علم خویش: چون ده فعل امری است پس جمله یک نوع جمله امری است.
وی را اطاعت دارید: در اینجا را به معنی از است. از وی اطاعت کنید.
زشت و نیکو دو کلمهی مخالف هستند.
شناسید، گویید، کنید، دارید، باشید و ... فعلهای امری هستند و جملههای مربوطه نیز امری میباشند.
روی را روشن دارد: کنایه از سربلند شدن است.
مردمان را عیب مکنید: از مردم عیبجویی نکنید.
بدخو و نیکوخو مخالف هستند.
از خوی بد دوریکنید که بند گران است بر دست و پا. تشبیه؛ خوی بد مانند بندگران دستوپا را می
برچسب : نویسنده : 81386120 بازدید : 139